۱۳۸۸ فروردین ۲۸, جمعه

هابرماس و نظریاتش

سر کلاس دکتر ساروخانی نظریات هابرماس بررسی شد و به نظر من اومد که تا چه حد نظریاتش می تونه به یوتوپیا ها نزدیک باشه وجود ارتباط در یک جامعه بدون هیچ سلسله مراتب و برابری همه با هم .............
خیلی جالب بود یک مطلب خیلی جدید هم شنیدم استاد گفت دو نوع رابطه در یک جامعه وجود داره گمن شافت و گزل شافت در جوامع کوچکتر گمن شافت حاکمه همه همدیگرو میشناسن و هیچکس نمیتونه واسه کسی نقش بازی کنه و حقیقت ها و واقیات بر جامعه حاکمه ولی در جامعه گزل شافت این طور نیست در جوامع بزرگ مثل کلانشهرها هر کسی که از خونش میاد بیرون میتونه خودش رو در یک صحنه تیاتر تصور کنه و تا آخر شب نقش بازی کنه ..... که تقریبا بدون تعارف کار همه ماهاست
ولی یک چیزی جالبه که همیشه آدمهایی وجود دارن که در یک جامعه گزل شافت باز سعی میکنن یک جامعه کوچک و شناخته شده تر واسه خودشون درست کنن و هر کس عضو جامعه خودش باشه و به نظر من هر چه قدر هم آدما واسه هم نقش بازی کنن ضمیر ناخودآگاهشون دنبال روابط بدون پرده پوشی و مخفی کاریه نمیدونم ........... نظر شماها چیه؟

۱۳۸۸ فروردین ۲۲, شنبه

جو گیر شدن همانا و بیچاره شدن همان ..............

وقتی که اول ترم جو گیر بشی و 16 واحد با استادای خفن درس برداری نیمه های ترم مثل من باید بزنی تو سرت
تموم درسا کار تحقیقی میخوان و من نمیدونم کار دکتر نوابخش رو از کجا باید شروع کنم تمام ذهنم رو هم درس حاج حیدری و صحبت های سر کلاسش مشغول کرده
جامعه شناسی تبلیغاتو میگم که همه حذف کردن و ما پنج نفر بخت برگشته موندیم ..................................

سلامی به زیبایی روزهای بهاری

سلام سال نو مبارک
برای اولین بار شروع به نوشتن کردم وممنونم از دکتر گیویان که فکر داشتن یک وبلاگو تو سر من انداخت از همه دوستای خوبم خواهش میکنم تو اداره این وبلاگ منو یاری کنند